یادداشت روژمان – بدیل حکومتی کارگری و ویژگی‌های آن (بخش دوم)

یادداشت روژمان – بدیل حکومتی کارگری و ویژگی‌های آن (بخش دوم)

کارگری edited

تمام شواهد بر پایان عمر جمهوری اسلامی گواهی می دهند. تحلیلا باید گفت تا تثبیت حاکمیت بعد از سرنگونی رژیم دوره ای با سطح معینی از دموکراسی ایجاد خواهد شد و بر بستر آن یک مبارزه حاد طبقاتی بین طبقه کارگر و طبقه بورژوا شروع خواهد گردید. باید تلاش کرد تا از طریق توطئه های بورژواها و به اتکا به قدرت توده آن مبارزه به شیوه های سیاسی و متمدنانه پیش برود. در آن دوره نیروهای بورژوا، که آبشخورشان گرایشات لیبرالیستی – پارلمانتاریستی می باشد، با نیروهای پرولتری، که از گرایش سوسیالیستی – شورائی تغذیه میکنند، برای تحکیم بدیل حکومتی طبقه خود مبارزه خواهند کرد.
یکی از اولین ویژگی های بدیل حکومتیِ کارگری تامین تعیین سرنوشت اکثریت تام جامعه از طریق استقرار حاکمیت شورائی است. شوراهای کارگری و شیوه ی اعمال اتوریته آنها به بهترین وجه در انقلاب سوسیالیستی – کارگری 1917 روسیه خود را نشان داد. آنها بودند که فرمان قیام تاریخی اکتبر را صادر کرده و پس از سرنگونی حکومت موقت زمام امور را بدست گرفتند. شوراها از طریق مصوبه های اولیه مالکیت خصوصی بورژوایی بر موسسات بزرگ مالی، صنعتی، خدماتی و زمین های بزرگ را لغو کرده و با تامین مالکیت اشتراکی و اجتماعی به بهره کشی انسان از انسان در آنها پایان دادند. لغو کار مزدی در آنها ستون فقرات سیستم سرمایه داری و نیمه فئودالی روسیه را شکست و حاکمیت کارگران، دهقانان و کلیه کسانی را برقرار کرد که از قبل نیروی کار خود زندگی میکردند. شوراها تا انحطاط حزب کمونیست شوروی و شکستشان توسط بورژوازی بزرگ و ناسیونالیست روس خدمات بزرگی در جهت رهایی کارگران زن و مرد از استثمار، تامین برابری کامل حقوقی و اجتماعی برای زنان، آزادی ملیت های تحت ستم، تامین حقوق دهقانان فقیر را انجام دادند. آنها در مدت چند سال حاکمتیشان جامعه ای آفریدند که در آن وسیع ترین دموکراسی موجود بود و در آنها استعدادها و خلاقیت ها شکوفا شد و علم، فرهنگ و هنر رشد زیادی کرد. طبعا یادآوری و بررسی درس های عظیم ناشی از عملکرد و حاکمیت شوراها در داخل شوروی و تاثیرات آنها در سطح بین المللی مجال دیکری می طلبد.
مردم ایران و در میان آنها کارگران در یکسال و چند ماه انقلاب سال 57 و مدتی بعد از آن نوعی از شوراها را تجربه کردند که در مواردی به مالکیت خصوصی بورژوایی تعرض نمودند. بعد از انقلاب هم شوراهای کارگری برای تحقق حقوق کارگران مبارزاتی را پیش بردند که نتایجی در بر داشت. اما بالاخره رژیم اسلامی، که تمام قد از مالکیت خصوصی بورژوایی دفاع میکرد، این شوراها را در سایه سرکوب، جنگ ایران و عراق و یا به کمک فعالین کارگری اسلام زده، و سریعا پشیمان، از بین برد. پس از سرنگونی حکومت پهلوی و شروع به کار حکومت اسلامی جدید در کردستان شوراهای شهر، محلات و مراکز کار درخشیدند که پرداختن به آنها نیز هم فرصت دیگری را طلب می کند.
شوراها، با تکیه بر تجارب جهانی در کمون، خیزش 1905 کارگران در روسیه و بویژه در انقلاب اکتبر 1917 و چند سال اول حکومت شوروی ثابت کردند که در ذات خود ضد سرمایه و استثمار هستند. به همین جهت سرمایه داران و دولت های امپریالیستی، بویژه طی جنگ سرد، دهها سال علیه شوراهای حکومتی کارگری تبلیغات دروغین و تحریف آمیز بسیار کردند. آنها با هزینه کردن بودجه های لازم و از طریق تدریس، ترویج و تبلیغ انفرادمنشی و عمل گرایی علیه “جمع منشی” و اندیشه ورزی کوشیدند تا ذهن توده های آمریکایی را کرخ نمایند. آنها برای دهه ها این انحراف را جا انداختند که منافع فردی معیار همه ارزش هاست. یکی از وظایف اساسی ما افشا و خنثی نمودن آن تبلیغات زهرآگین می باشد.
ادامه دارد

Related posts