یادداشت روژمان – بیم و امید در انقلاب ژینا

یادداشت روژمان – بیم و امید در انقلاب ژینا

ژینا

بیم و امید بخشی از زندگی بوده و در تمام عرصه ها نمایان میگردند. این پدیده در رویداد های بزرگی چون انقلابات به صورت برجسته تری ظاهر می شوند. در انقلاب آزادیخواهانه، برابری طلبانه و فقر ستیز ایران با هر نشیب و فرازی، مخصوصا در خیابان، ترازوی بیم و امید به صورت ظاهر به طرف بیم سنگینی میکند. اما ظاهر همیشه روکش را نشان می دهد. برای درک عمیق مسئله باید به عمق رفت.
این روزها حضور در خیابان، دست به یقه شدن با نیروهای سرکوبگر و حمله به مراکز دشمن به گستردگی هفته های اول نیست. همین امر در نگاه اول ترازوی مذکور را به طرف بیم سنگین کرده است. اما با کمی به عمق رفتن می توان ترازوی امید را سنگین تر یافت.
جمهوری اسلامی توسط یک مشت خشک اندیش و متکی به اقتصادی مرکب و عمدتا مافیائی و با اتکا به سیستمی غیر متعارف اداره میشود. این هیولا از ابتدای تولد پر از تناقض، معیوب، صاحب بحران و بحران زا بوده است. به همین جهت همیشه دارای دشمنان داخلی و متعدد بوده و حطر سقوط در گوش سران زنگ زده است. آنها با استفاده از درآمد حاصل از نفت دستگاه سرکوب درنده (سپاه، بسیج، لباس شخصی ها، قوه قضائی و زندان ها)، جاسوسی و ضد جاسوسی بزرگی علیه آن دشمنان (یعنی مردم) را سازمان داده اند. زنان و مردان جوان در هفته های اول انقلاب به صورت خود جوش در خیابان ها به مصاف این نیرو رفتند. آنها با اقدامان پر از جسارت خود زنگ پر طنین انقلاب در داخل و خارج را به صدا در آوردند. آنها با این زنگشان میلیون ها انسان متنفر از جمهوری را بیدار کرده و به میدان سیاست آوردند. البته خود نیز تلفات زیادی دادند. پس عقب نشینی لازم آمد و انجام گرفت. فرماندهانی که عقب نشینی بلد نباشند همیشه خود و نیرویشان را دچار شکست میکنند.
انقلابیون آگاه با این عقب نشینی به شعار نویسی بر دیوار ها، سوزاندن بنرهای دشمن، برافراشتن تصاویر جانباختگان انقلاب در مکان های عمومی، تقویت تاکتیک های محله محور، شعار دادن از پشت بامها، تجلیل سیاسی و انقلابی از جانباختگان به هنگام خاکسپاری، در سوم، هفته و چهلم ها از میزان بالای تلفات و صرف انرژی زیاد جلوگیری کرد. آنها روزهای سنتی و مذهبی را به تمامی از محتوای مذهبی خالی کردند. در شرایط جدید و در حالیکه نیروهای سرکوب مستاصل، خسته و فرسوده شده بودند، بخشی از نیروهای مردد کم کم به انقلابیون پیوستند. همین امر جنبش کارگری را رادیکال تر و جسورتر کرد. تداوم انقلاب به این طریق میسرتر گردید و امکان سازماندهی های جدید، تقویت سازماهی های قدیم و پرورش بیشتر رهبران فراهم شد. نیروهای دشمن در مقابل عصبی تر و فرسوده تر گردیده و تردید نسبت بقای رژیم در درونشان جوانه زد. این امر ریزش در بدنه و ریزش و ایجاد شکاف در بالا را بیشتر نمود. با این معنی انقلاب تقویت شده و ترازوی بیم و امید به نفع امید سنگین گردید.
تداوم مبارزات انقلابی و کشف اشکال دیگری از تاکتیک های جدید و امکان دادن به شناسائی بدیل های انقلابی مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی و تاسیس بدیلی حکومتی را محتمل تر خواهد کرد، حکومتی که “شعار زن، زندگی، آزادی” به نفع کارگران و زحمتکشان را متحقق کند.

شما اینجا هستید : بیم و امید در انقلاب ژینا

Related posts