یادداشت روژمان – جنبش دانشجویی در کنار جنبش کارگری
انقلاب آزادیخواهانه و برابری طلبانه مردم ایران عرصه ظهور دوباره جنبش رادیکالِ دانشجویی شده است. دانشگاهها و دانشکده ها در تاریخ ایران، جز یک دوره کوتاه، همیشه سنگر دفاع از سوسیالیسم بوده اند. بر این اساس آنها در 16 آذر 1332 علیه مظهر امپریالیسم آمریکا، یعنی حضور نیکسون، معاون وقت رئیس جمهوری آمریکا، در ایران اولین تظاهرات بعد از کودتای آمریکایی – انگلیسی 1332 را انجام دادند. این تظاهرات توسط گارد شاهنشاهی به خون کشیده شد و جانیان موجبات جانباختن مصطفی بزرگ نیا، احمد قندچی و شریعت رضوی را فراهم کردند. شجاعت و جانفشانی دانشجویان در آن تظاهرات تاریخی، ضد امپریالیستی و ضد سلطنتی موجب شد جنبش دانشجویی بنیانگزار مناسبت تاریخی مهمی چون 16 آذر، روز دانشجو، شود.
جنبش رادیکالِ دانشجویی با آن پیشینه تاریخی و پر از افتخار وارد انقلاب ایران شده است. در حدود دو ماه و نیم گذشته دانشجویان در 143 دانشگاه و دانشکده با شعارها و طرح مطالبات دموکراتیک و رادیکال در انقلاب جایگاهی شایسته پیدا کرده اند. آنها در تجمعات، تظاهرات ها، تحصن ها، مراسم های سوزاندن روسری، خوردن غذا به صورت مختلط، مقابله کردن با مزدوران مسلح و حراستی ها، اعتصابات و با صدور بیانیه ها این جایگاه را اعتبار روز افزونی بخشیده اند. آن تاریخ و این مبارزه و اعتبار سبب گردیده تا فراخوان دهندگان، یعنی جوانان محلات ۳۰ شهر ایران، جبهه متحد محلات ایران و گروه پزشکان و پرستاران آزادیخواه، به اعتراض و اعتصاب در 14، 15 و 16 آذر مطمئن باشند جوابی شایسته از جامعه انقلابی خواهند گرفت و دشمن غدار را زیون تر از همیشه خواهند کرد.
اما دانشجویان رادیکال و انقلابی چگونه می توانند کاری کنند تا جنبش داشجویی راه کنونی تا رسیدن به هدف اصلی را بپیمایند؟
گروهی از دانشجویان در نوشته ای که در اوایل نوامبر تحت عنوان “قسم به خون یاران، ایستادهایم تا پایان!” روی سایت “نقد” پست کردند به نکات مهمی اشاره نمودند. آنها نوشتند:
” مهمترین مسئله در شرایط فعلی تلاش برای تقویت ارتباطات و همبستگی است. … باید در کنار یکدیگر بایستیم و مبارزه کنیم. عاجلترین نکته زمینهچینی برای اقدامات هماهنگ و سراسری در جنبش دانشجویی و همچنین در کل جنبش است. … مهمترین کار شکل دادن به شبکهها و تشکیلاتی است که میتواند در روزهای تعیینکننده گامی برگشتناپذیر رو به پیش بردارد. تشکیل کمیتههای اعتصاب، کمیتهی پیگیری وضعیت دانشجویان زندانی و تعلیقی، کمیتهی حقوقی برای مشاورهی حقوقی به زندانیان دانشجو و غیردانشجو، کمیتهی اسکان برای دانشجویان خوابگاهی که از حضور در خوابگاه منع شدهاند یا بنابه شرایط امنیتی امکان بازگشت به خوابگاه را ندارند، و همینطور کمک به اسکان خانوادهی زندانیانی که از شهرهای دیگر برای پیگیری وضعیت زندانیان خود میآیند و… از جمله اقداماتی است که میتوان انجام داد. همچنین باید در نظر داشت که تکیهی بیشازحد به تشکلهای علنی، برای مثال شوراهای صنفی، با این خطر روبهروست که با دستگیری فعالانِ اغلب شناختهشدهی صنفی امکان دارد بخش مهمی از ارتباطات از میان برود و روند مبارزه مخدوش شود. از همین حالا باید شروع به تشکیل کمیتهها و تشکیلات تازه کرد.
همزمان باید ارتباط ارگانیک و مداوم با دیگر شاخههای خیزش نیز در نظر گرفته شود، نخستین اقدام میتواند ارسال پیام همبستگی با زنان، دانشآموزان، کارگران، پرستاران، پزشکان و گروههای اتنیکی و ملتهای تحت ستم باشد”.
در میان اقشار و اصناف مورد اشاره مقاله “قسم به خون یاران، ایستادهایم تا پایان!” همبستگی با جنبش کارگری از اهمیت درجه اولی برخوردار است. همانطور که گفته شد سوسیالیسم، جز در یک دوره کوتاه، یک گرایش هژمونیک در جنبش داشحویی بوده است. به همین جهت توجه به جنبش کارگری، دفاع از مبارزات، مطالبات صنفی و سیاسیش و تلاش برای متحد شدن با آن همیشه در صدر خواست های جنبش داشجویان پیشرو بوده است. شعارهای:
“داشجو آگاه است + با کارگر همراه است” و “دانشجو، کارگر + اتحاد، اتحاد”
موید این واقعیت می باشد. با اتکا به این زمینه است که جنبش دانشجویی در برابر سنگین ترین سرکوب ها دوام آورده و امیدوار به کسب پیروزی می باشد. نازنین درگاهی در نوشته ای که تحت عنوان “امیدواری دانشجویان به نتیجه انقلاب نوین: «اینبار ضحاک را زیر خاک میکنیم” که در ده آذر در سایت “رادیو زمانه” منتشر گردید از قول یک دانشجو به نام سورنا نوشت:
“من خیلی امیدوارم. اینبار فرق میکند. همچنان که در شعارهای ما میشنوید، اینبار ضحاک را زیر خاک میکشانیم. ما به آینده این انقلاب و همینطور جنبش دانشجویان ایران امیدواریم.” جنبشی که در کنار و تحت هژمونی جنبش کارگری می تواند پس از سرنگونی جمهوری اسلامی راه عبور به سوی سوسیالیسم را هموار کند.