یادداشت روژان: «نه ملا، نه شاهی، حکومت شورایی»

یادداشت روژان: «نه ملا، نه شاهی، حکومت شورایی»

در روزهای 24، 25 و 26  اعتصابات و اعتراضات گسترده و رو به رشدی در یادآوری خیزش آبان 98 و بزرگداشت یاد جانباختگان آن انجام گرفت. اکسیون های مذکور به لحاظ اعتصابات و نیز حضور مبارزاتی در آرامگاهها و خیابان ها پر قدرت بوده و هر روز به شکوه آنها اضافه شده است. در آنها شعارهای تازه ای سرداده شد نظیر: “مامور قلدر نمیخوایم آخوند مفت خور نمیخوایم”، “از زاهدان تا تبریز فقر و فساد و تبعیض”، “ما اومدیم دوباره آبان ادامه داره” و

«نه ملا، نه شاهی، حکومت شورایی». شعار اخیر که معترضان انقلابی در مهاباد آنرا سردادند اهمیت ویژه ای دارد. اهمیت این شعار در چیست؟

خیزش انقلابی کنونی همگانی بوده و شعارهای وسیعا تکرار شده آن “مرگ بر دیکتاتور”، “مرک بر خامنه ای” و “مرگ بر جمهوری اسلامی” می باشد. همه اقشاری که خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستند از این شعارها دفاع کرده و در مبارزات انقلابی کنونی پیرامون آن ها وحدت کرده اند. این اقشار خرده بورژوازی، بورژوازی ناراضی و کارگران را در بر میگیرد. وحدت موجود لازم و مفید بوده و باید حفظ و تقویت شود. اما در صورت سرنگونی جمهوری اسلامی، که احتمالش زیاد است، هرکدام از این طبقات و اقشار از هم اکنون برای استقرار سیستم حکومتی مورد نظر خود تلاش کرده و روز بر دامنه آن می افزایند. بورژوازی و خرده بورژوازی کوشش خواهند کرد بنیاد های دولت بورژوایی کنونی را حفظ کرده و رخساری سکولار و متکی به دموکراسی بورژوایی به آن بدهند. بقایای ارتش و سایر نیروهای سرکوب، سنن، عادات، فرهنگ، سیستم آموزشی کهنه، دولت های امپریالیستی و رسانه هایشان به طرزی فعالانه و با استفاده از تمام امکانات از چنان حکومتی پشتیباتی خواهند کرد. اما کارگران که منافعشان در استقرار شوراهای مردمی و حکومتی انقلابی است باید علیه دولت بورژوایی و تمام عوامل بالا بایستند. اگر کارگران از همین الان بدیل خود را در دل مبارزات کنونی نپرورانند بعد از مرگ رژیم اسلامی این کار با مشکلات مضاعف روبرو خواهد شد. زیرا در بر بستر نوعی دموکراسی که بعد از هر انقلابی ایجاد خواهد شد، بورژوازی نیروهای خود را با انرژی بسیار بیشتری به میدان خواهد آورد تا دموکراسی ایجاد شده و تمام تشکلات مردمی و کارگری و رهبران و فعالین آنرا از بین ببرد. منطق سرمایه حکم خواهد کرد تا بورژواهای غالب، مثل جمهوری اسلامی در دهه شصت خورشیدی، با تبدیل کردن زندان ها به سلاخ خانه ها، راه انداختن جنگ های گوناگون و استفاده از سایر ابزار سرکوب تمام دستاوردهای انقلاب را از بین ببرد.

بنابراین کارگران باید در دل تلاش برای حفظ وحدت کنونی و تقویت آن از توضیح منافع کارگران و تضاد آن با منافع سرمایه داران غافل نمانند. لازم است رهبران و فعالین کارگری در درون این انقلاب همگانی صف قابل رویت خود را شکل بدهند. هم اکنون اکثر جوانان پسر و دختری که شعله انقلاب را فروزان نگه داشته اند فرزندان کارگران و متحدین آنها یعنی زحمتکشان هستند. اینها اگر صف مشخصشان از طریف شناخت منافع خود معلوم نشود سیاهی لشکر بورژوازی باقی خواهند ماند و در فردای پیروزی انقلاب نخستین قربانیان غفلت خود خواهند گردید. تجربه جمهوری اسلامی این را به خوبی ثابت کرده است. یکی از راههای مشخص کردن صف کارگران در دل انقلاب کنونی همه گیر کردن شعارهایی است نطیر:

“نه ملا، نه شاهی + حکومت شورایی”، “نه شاه میخوایم نه ملا  + قدرت به دست شورا” و “نان، کار، آزادی، حکومت شورایی، از کردستان تا جلفا حکومت به دست شورا، از کردستان تا جهرم حکومت به دست مردم:.

Related posts