یادداشت روژمان: اصلاح طلبان حکومتی و آینده جمهوری اسلامی
محمد خاتمی در پنجم آبان و بعد از ده روز از شروع خیزش انقلابی مردم ایران سکوت را شکست و پیامی منتشر کرد. او پیام را به مناسبت حمله به زائران در شاه چراغ شیراز فرستاد که در آن 13 نفر کشته و بیش از سی نفر زخمی شدند. آن عمل ضد انسانی به قول کارشناسان توسط حود جمهوری اسلامی سازمان داده شده بود. خاتمی که بیشتر از دیگران به اطلاعات درونی دسترسی دارد در آن مورد سکوت کرد ولی در پیامش به طرزی بیشرمانه ادعا کرد که خشونت از هر دو جانب یعنی انقلابیون و ضد انقلابیون اسلامی رویداده و خواستار آن شد هر دو طرف از آن خوداری کنند. این در حالی است که مردم انقلاب کرده که همیشه مورد تهاجم وحشیانه رژیم بوده اند گاه گاه برای دفاع از خود عکس العمل های مشروعی انجام داده اند. ماموران تا دندان مسلح، بدستور سرانِ رژیم تا 17 آبان موجب جانباختن حداقل 328 نفر (شامل 50 کودک) گردیده، تعداد بیشتری را زخمی کرده، بیش از ۱۴ هزار و ۸۲۳ را با خشونت تمام دستگیر و به زیر شکنجه های ددمنشانه کشیده اند؛ به طوریکه تاکنون حداقل پنج نفر زیر شکنجه جانباخته اند.
خاتمی در زیر سایه تسلیت به خاطر زائران حرم شاه چراغ شیراز با خانواده های عزادارِ مردم به قول خودش از تهران تا زاهدان و مازندران و کردستان و جایجای میهن همدردی کرد. او به هیچ عنوان هیچکدام از اقدامات ضد بشری هیات حاکمه را محکوم نکرد، فقط به سران قدرتمدار توصیه کرد که فضای زندگی امن و سالم جهت شهروندان را تامین کنند. این واعظ غیر متعظ در دوره کابینه اصلاحات از طریق حمله به کارگران و حقوق آنها بیشترین خدمت را به سرمایه داران کرده و زندگی آنها به شدت ناامن کرد؛ قتل های زنجیره ای و کشتار کارگران خاتون آباد و سرانجام کشتار داشجویان و مردم معترض در سال 78 در دوره ریاست جمهوری او روی داد. او در آبان سال 1398 اقدامات جنایتکارانه رژیم در کشتار مردم معترض را تایید کرد. او اکنون و احتمالا به توصیه محافلی در داخل و خارج به کمک حفظ جمهوری اسلامی شتافته است.
جبهه اصلاحات، که متشکل از 27 حزبند، در روز 19 ابان پس از گذشت 55 روز از شروع جنبش انقلابی مردم و 45 روز پس از پیام خاتمی بالاخره و به طور موقت بر آشفتگی موجود در درون خود غلبه کرده و بیانیه ای بیرون داده و با پیروی از خاتمی به کمک حفظ جمهوری اسلامی شتافتند.
زحمتکشانِ خیزش کرده در دیماه 96 و فرزندان رادیکال آنها در دانشگاهها شعار دادند “اصلاح طلب، اصولگرا + دیگه تمومه ماجرا”. این شعار تماما در جهت تامین منافع کارگران و زحمتکشان است، اما متاسفانه ماجرای هیچ بخش از دو بال حاکمیت تمام نشده و فقط از طریق مبارزات انقلابی و کارگری می توان ماجرا را تمام کرد.
انقلاب کنونی مردم ایران قدرتمداران فعلی در جمهوری اسلامی را با خطر سقوط روبرو کرده، اما بخش از حکومت رانده، یعنی اصلاح طلبان حکومتی، هنوز زنده اند و می توانند جمهوری اسلامی “خنده رو” را نگهدارند. این امر هم می تواند مورد حمایت بخش زیادی از سرمایه داران در داخل و غرب قرار گیرد و هم پشتیبانی امپریالیست ها را جلب کند. البته امپریالیست ها خواهان بقای حاکمان فعلی هستند، ولی اگر ناچار شوند به سمت اصلاح طلبان متمایل خواهند شد. به بخشی از دلایل اشاره میشود:
- اصلاح طلبان حکومتی شیفته سیستم سرمایه داری غرب و بازار جهانی تخت سیطره آن هستند. آنها در دوره حاکمیتشان در سالهای 76 تا 84 نشان دادند که حاضرند منافع طبقه کارگر را به شدیدترین وجه قربانی منافع سرمایه داران کنند.
- آنها که آمده بودند تا شاید نوعی دموکراسی را برای بورژوازی تامین کنند، وقتی دریافتند این امر در ایران غیرممکن است کنار گذاشته شده، ولی همچنان به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از جمهوری اسلامی باقی ماندند. این وابستگی به حدی است که رفتار سبعانه و تحقیر آمیز قدرتمداران با حداقل یکصد نفر از سرانشان در زندان ها نتوانسته خللی در آن ایجاد کند.
- آنها تجربه حکومت کردنِ متناسب با نیاز سرمایه در ایران را دارند؛ در میانشان بنیانگزاران سپاه، وزارت اطلاعات، شیوه اداره زندان ها، قضات و بازجویان جلادی را حضور دارند که مورد نیاز سرمایه داران و امپریالیست ها هستند.
- 4- …
برای تحقق “اصلاح طلب، اصولگرا + دیگه تمومه ماجرا” باید طبقه کارگری آگاه به منافع دراز مدت خود با اعتصابات قدرتمند و سراسریش به میدان بیاید و پس از سرنگومی جمهوری اسلامی با استقرار حکومت شورایی جامعه را به سمت ِ استقرار جامعه ای آباد، آزاد، مرفه، برابر و بری از بهره کشی فرد از فرد سوق دهد.