یادداشت روژمان – امپریالیست ها و انقلاب
با شروع خیزش “زن، زندگی، آزادی” که به زودی نسیم انقلاب را با خود به همراه آورد، دولت های امپریالیستی و سرمایه داری بزرگ غرب به اشکال گوناگون با آن همدردی نشان دادند. این دلسوزی ها طبق معمول ریاکارانه و ظاهری بود. زیرا منافع ضد انسانی و بورژوائی آنها نمی توانست و نمی تواند با خیزش توده مردم و مخصوصا خیزشی با جوهر چپ همخوانی داشته باشد. آنها صرفا از اعتراضات جوانان و زنان در داخل و پشتیبانی های نیروهای راست در خارج برای رام کردن هسته اصلی و سخت قدرت، که میشود آنرا جناح خامنه ای – سلامی نامید، استفاده کردند. منافع پایه ای دول غربی و در راس آنها دولت آمریکا در خاورمیانه، موئتلفین آنها و در مقابله با دول چین و روسیه ایجاب میکرد جمهوری اسلامی:
1- تمام اقدامات مربوط به اتمی شدن و یا دسترسی به تکنولوژی آنرا متوقف کند.
2- دخالت در کشورهای عربستان، شیخ نشین های کناره خلیج فارس، عراق، سوریه، لبنان، یمن و دشمنی با دولت اسرائیل را کنار گذاشته و از نیروهای اسلامی فلسطین، حزب الله لبنان، حشد شعبی در عراق، حوثی ها در یمن و نظایر آنها حمایت نکند.
3- برد موشک های بالستیک خود را تحت نظارت تعیین قرار دهد.
4- با چرخش سیاست خارجی به سوی غرب ارسال هرگونه سلاح به روسیه، و بویژه پهباد، را متوقف کند.
نیروهائی در میروهای مسلح و از جمله در سپاه، در میان سرمایه داران بخش خصوصی و دولتی و در میان طیف های گوناگون اصلاح طلبان و جمعی از آخوندهای دانه درشت با این موارد توافق دارند. می توان آنها را در ساده ترین توضیح غرب گرا خواند، زیرا می پندارند که منافعشان در ارتباط با دولت های غربی و سیستم اقتصادی تحت هدایت غرب بهتر تامین میشود تا در پیوند با دول چین و روسیه. اما مخالفین آنها در میان سپاه و بیت خامنه ای، و در راس آنها خامنه ای، تا چند ماه پیش به غرب گرایان اجازه نمیدادند در هیئت حاکمه دست بالا را پیدا کنند. آنها با اتخاذ سیاست شرق گرایشان تمام تخم مرغ های خود را در سبد دول روسیه و بویژه چین گذاشته بودند. اما فرصت طلبان حاکم در چین با روی آوری به پادشاهی عربستان و امرای شیخ نشین ها و دفاع از مواضع آنها پیرامون سه جزیره ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ در اواسط آذرماه 1401 تخم مرغ های شرق گرایان را درهم شکستند. آنها در شرایطی که گلوی سران رژیم در مشت قدرتمند انقلابیون در شهرهای ایران فشرده میشد رهایشان کردند.
طبق یک سند ظاهرا معتبر در 13 دیماه 1401 پنجاه و هشت فرمانده ارشد سپاه طی یک جلسه سری، که اخیرا افشا شده، با فاکت های محکم به خامنه ای و همفکرانش نشان دادند که انقلاب ژینا دارد رژیم را رو به تلاشی میبرد. این واقعیات هسته اصلی قدرت را متوجه کرد که باید جام زهر تازه ای به خامنه ای بنوشاند. آنها دریافتند که باید در برابر امپریالیست های غربی و در راس آنها دولت آمریکا کوتاه آمده و استراتژی خود در خاورمیانه را با استراتژی دولت اخیر هماهنگ سازند. نزدیکی به حاکمان عربستان و بحرین و پذیرفتن سایر مطالبات دول غربی، که مقبول دولت های چین و روسیه نیز هست، بر بستر این واقعیات انجام گرفته است.
سند سری افشا شده نمایان میسازد که انقلاب “زن، زندگی، آزادی” ریزش قابل توجهی در بدنه نیروهای رژیم را موجب شده است. این سند نشان می دهد که رژیم بر بستر بحران های عمیق سیاسی، اقتصادی، بحران مشروعیت، فساد عظیم و نیز سیاست های شکست خورده اش در داخل و در عرصه منطقه و جهان چنان زیر ضربات انقلاب مردم ایران قرار گرفته که خطر سقوطش برای نزدیکان نظام نیز جدی شده است. در چنین شرایطی است که امپریالیست ها و حکومت های مرتجع منطقه با کسب امتیازات فراوان به کمک جمهوری اسلامی سرمایه آمده اند. آنها از پیروزی انقلابیون عمدتا چپ در وحشت فرو رفته و میخواهند رژیم را در راس قدرت نگه دارند. لازم است انقلابیون و فعالین جنبش های مطالباتی و اجتماعی با کاری تر کردن ضربات مبارزاتی بر تن ضعیف رژیم و به طرف گور راندن آن ثابت کنند که شیشه عمر رژیم در دستان پر قدرت آنهاست و نه هیچ نیروی دیگری.