یادداشت روژمان – بساط قتل و جنایت و اعدام را باید برچید!
شورای سازماندهی کارگران نفت در 22 آذر فراخوانی را منتشر کرد تحت عنوان “علیه اعدامها و در محکومیت قتل مجید رضا رهنورد و محسن شکاری اعتصاب کنیم” در فراخوان آمده است:
“روز ۲۱ آذر خبرگزاری قوه قضاییه خبر اعدام مجیدرضا رهنورد جوان ۲۳ را اعلام کرد.
این اقدام حکومت شمشیر کشیدن به روی همه مردم و از جمله ما کارگران است که بیش از ۴۳ سال زندگی و معیشتمان به یغما رفته و نابود شده است.
معنای این کار یعنی خفه کردن هر صدای اعتراضی که به فقر و بیحقوقی و گرسنگی و چپاول و غارت معترض است.
یعنی خفه کردن صدای مردمی که فریاد میزنند زن، زندگی، آزادی.
بنابراین دیگر جای تامل نیست؛ این اعدامها و تهدید به مرگ عزیزانی که در بازداشت هستند، اعتراض همه ما مردم است.”
در جای دیگری از فراخوان آمده است:
“خوشبختانه فراخوانهایی از سوی همکاران به اعتصاب داده شده است. همکاران رسمی برای روز ۲۶ آذر فراخوان به تجمع اعتراضی بزرگ و سراسری داده اند و همکاران دیگر در پتروپالایش ها برای روزهای سوم، چهارم و پنجم دیماه فراخوان به اعتصاب داده اند.”
شورای سازماندهی ضمن حمایت از اعتصابات یاد آور شده:
“تاکید ما بر پاسخ فوری علیه سرکوب و اعدام توسط دستگاه قضاییه جنایتکار است و این پاسخ چیزی جز اعتصاب ما کارگران نفت و بستن شیرهای نفت نیست”.
فراخوان با جمله زیر پایان می یابد:
“باید کاری کرد تا این بساط قتل و جنایت و اعدام جمع شود.
ما بر همه خواستها و مطالباتمان تاکید داریم.”
فراخوان بسیار کوتاه “شورای سازماندهی کارگران پیمانی نفت” دارای موضعگیری انقلابی کارگری و چند نکته قابل درسگیری است:
1- در این فراخوان هیچگونه توهمی به کلیت جمهوری اسلامی وجود ندارد. بنابراین از این رژیم ورشکسته و غدار و یا قوه قضایی سراپا فاسدش نمی خواهد دست از اعدام بردارد. بلکه تاکید می کند که باید از طریق مبارزه کاری کرد تا این بساط قتل و جنایت و اعدام جمع شود.
2- در مورد مبارزه هم تاکید می کند که پاسخ کارگران نفت چیزی جز اعتصاب نفتگران و بستن شیرهای نفت نیست.
گروهها و تشکل هایی که میخواهند ازطریق نصحیت کردن و توجه دادن صاحبان اصلی قدرت به قانون اساسی ارتجاعی و پوسیده دست آنها را اعدام و کشتار کوتاه کنند در توهم زیان آوری به سر میبرند. لازم است آنها از موضعگیری پیشتاز ترین بخش کارگران کلیدیترین بخش صنایع ایران درس بگیرند. باید کاری کرد این واقعیت که هسته اصلی قدرت هیچ راهی جز کشتار، در اشکال گوناگون، ندارد به درک مبارزین انقلابی تبدیل شود. درگ این واقعیت کمک میکند که نه تنها برای برای سرنگونی تلاش کرد، بلکه به نوع رژیم بعد از جمهوری اسلامی نیز اندیشید.