یادداشت روژمان – فرو راندن بیشتر کارگران در فقر مطلق

یادداشت روژمان – فرو راندن بیشتر کارگران در فقر مطلق

فقر edited

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، بازنشستگان تامین اجتماعی خوزستان و گروه اتحاد بازنشستگان طی بیانیه مشترکی نسبت به افزایش 27 درصد به حقوق کارگران شامل قانون کار عکس العمل نشان دادند. آنها تصمیم دولت و کارفرمایان را بدرستی فرو راندن بیشتر کارگران در فقر مطلق دانستند. این تشکل های کارگری نوشتند مبلغ تعیین شده:
به زحمت یک پنجم هزینه مایحتاج ابتدایی زندگی کارگران را پوشش می دهد. طبق تصمیمات ضدکارگری شورای عالی کار – که باید آن را شورای تحمیل فقر مطلق نامید – – در آمد یک کارگر با همۀ مزایا (بن کارگری، حق مسکن، حق اولاد، سنوات کار و غیره) چیزی حدود ٨ تا ٨ و نیم میلیون تومان در ماه می شود که برای هزینۀ ده روز در ماه یک خانوار شهری ۴ نفره هم کافی نیست.
سندیکای کارگران شرکت واحد نیز در یک بیانیه پیرامون تصمیم شورای عالی کار چنین نوشت:
“حاکمیت ضد کارگر، از طریق شورای عالی کار، تیری دیگر را به قصد نابود کردن کارگران در لحظه پایانی سال با تمام قدرت شلیک کرد، تیری که قلب میلیون ها کارگر را هدف قرار گرفته است تا ثابت کنند کارگر در این جامعه سرمایه داری حق زیستن را فقط برای زنده ماندن لازم دارد نه برای زندگی کردن.”
فقر کارگران برای سرمایه داران و دولت هایشان هم فایده سیاسی دارد و هم اقتصادی. این فواید برای دولت تاریک اندیش اسلامی و بورژوازی زبون و حریص ایران مضاعف می باشد. سود و ثروت به بورژوازی و دولت های آن قدرت و مکنت می بخشد و کارگران را دچار مصائب بیشمار سیاسی و اقتصادی میکند. در گزارش های قابل اتکا آمده است که معدودی کلان سرمایه دار باندازه نصف جمعیت کره ثروت دارند. بخشِ بزرگِ این ثروت از استثمار شدید زنان و مردان کارگر و چپاول دستمزد های آنها بدست آمده است. نیتجه این ثروت اندوزی سبب شده تا حدودا 900 میلیون نفر در جهان گرسنه باشند و این آمار به دلیل رکور و گرانیِ رو به افزایش در حال زیاد بودن است. بر طبق آخرین گزارش اکسفام، که در ژانویه امسال منتشر گردید، 345 میلیون از این محروم شدگان در فقر مطلق بسر میبرند. روزانه ده هزار کودک از گرسنگی حاد در جهان جان می سپارند تا صاحبان سرمایه فربه تر شوند. این فقط یکی از نتایج “فقر مطلقی” است که تشکل های مذکور در بیانیه خود به آن اشاره کرده اند.
تنگدستی و استثمار شدید و تحمیل شده به خانواده های کارگری سبب میشود تا اعضا آنها مداوما تحت فشار روحی باشند. آنها از کودک و بزرگ به کار پرداخته با اینحال تامین یک زندگی بخور و نمیر برایشان مشکل میشود. تلاش برای کسب معاش و فقر آنها را با تحقیر روزانه و جایگاه نازل اجتماعی روبرو میکند. داشتن اوقات فراغت برایشان محال شده و اندیشیدن به راه حل جهت تغییر سرنوشت خویش برایشان با موانع بسیار مواجه میگردد. ثبات خانوادگی و حتی فردیشان در خطر مداوم می باشد. بنابراین پرداختن به امور سیاسی، اجتماعی و مبارزه برای کسب حقوق انسانی و دموکراتیک برای آنها مشکل میشود. بدست آوردن آگاهی سیاسی و طبقاتی و سازمانیابی در کنار همطبقه ای ها برای آنها سخت میشود. وقتی آنها در روی زمین راه نجاتی نیابند زمینه برایشان فراهم میشود تا به تخدیر مذهبی روی آورده و عدالت را در قیامت بجویند. این همان چیزی است که صاحبان سرمایه و دولت هایشان و در ایران جمهوری اسلامی میخواهد.
اما مبارزات طبقاتی بیش از حدودا 200 سال کارگران این امکان را فراهم آورده تا کارگران پیشرو در کشورهای گوناگون اسیر سرنوشت خود نشده و برای نجات طبقاتی خویش و لاجرم همه انسان ها از نظام سرمایه داری و استقرار حکومت مورد نظرشان، یعنی سوسیالیسم، به صورتی فداکارانه مبارزه کنند. این امر در ایران نیز خود را در مبارزاتی طولانی مدت کارگران علیه دولت و سرمایه داران نشان داده است.

Related posts