یادداشت روژمان – قهرمانی که هر قدم و کلامش الهامبخش تداوم مبارزه است
از اواخر شهریور 1401 که خیزش “زن، زندگی، آزادی” شروع شد “مرگ بر خامنه ای” در راس شعارها و اخبار رسانه ها تا همین امروز بوده است. در مقابل “زنده باد وریا غفوری” پس از حمایت علنی و چند باره اش از این خیزش ورد زبان ها شد و در راس اخبار قرار گرفت. با اینکه دستگیرش کردند، اما بعد از ازادی در اینستاگرامش نوشت:
«مگر میشود خیر بر شر پیروز نشود! خیر محکم خواهد ایستاد. شر با تمام قدرتش همیشه مغلوب مظلومیت درستی و بحق بودن خیر میشود….»
وریا متولد 1366 در شهر سنندج و پرورش یافته فضای انقلابی این شهر می باشد. تعهدش نسبت به مردم محروم نگه داشته شده در سراسر ایران و شجاعت مثال زدنیش در حمله به عوامل رژیم و سرکوبگرانش شاهد این مدعاست. او قبل از شروع انقلاب ژینا نیز هر جا ستمی از جانب حاکمان نسبت به مردم روا داشته میشد صدای اعتراضش را بلند میکرد. برای نمونه دفاع او از کولبران و محکوم کردن قاتلان زبانزد شد. وریا در صفحه اینستاگرامش، با چند میلیون فالوور با شعر زانا گوران از کولبران به دفاع برخاست:
برای “نان”
نزن سرباز
من برای “نان” رنج گذشتن
از سخره ها و رودهای خروشان را
بر کول میکشم.
صدای تفنگت
از صدای کودک گرسنه ام
سهمگین تر نیست
نمیتوانی مرا باز داری
کول من از برای نان است
و
تفنگ تو برای کشتن نان آور .
به درازای تاریخ
هیچ تفنگی
صدایش از صدای گرسنه
بلندتر نبوده است.
نزن سرباز
من کولبرم
وقتی مردم خوزستان و چند استان دیگر در اردیبهشت 1401 نسبت به گران شدن نان و سایر نیازمندی های عمومی اعتراض کنان به خیابان ها ریخته و مورد یورش و تیراندازی قرار گرفتند این وریا بود که گفت:
“من نمیدانم مسئولین شرمنده نمیشوند که این موقعیتها را میبینند؟ من میدانم که الان در اهواز خیلی درگیریها و مشکلات وجود دارد و خیلیها اعتراض کردند. ولی امیدوارم به بهترین شکل جمع شود و مردم ما بتوانند چیزی که لایق آن هستند؛ به آن شکل زندگی کنند. عمر ما کوتاه است و باید سعادتمند زندگی کنیم. این حق مردم ایران است که سعادتمند زندگی کنند”
وقتی بوروکرات هایی که نان را به نرخ روز میخورند، به او یادآوری کردند که سیاست را در ورزش دخالت ندهد رو به رسانه ها گفت:
“هر زمانی که من درباره مسائل اجتماعی و مدنی صحبت میکنم، برای من فوتبال در اولولیت نیست.”
به خاطر این موضعگیری ها وریا را از تیم ملی و تیم استقلال کنار گذاشته و لطمات مالی سنگینی به او زدند. اما ککش هم نگزید، زیرا منافع مردم بر منافع شخصیش ارجحیت داشته و دارد. از دلنوشته ای که همسرش مونا اردلان بعد از خداحافظی وریا از فوتبال در دهم خرداد 1402، نوشت پیداست که او همیشه همراه و هم قدم همسر قهرمانش بوده است. مونا نوشت:
“به همین سادگى؛ و پس از بی مهریهای فراوان با یک استوری با تمام لحظه ها، نفس ها، عشق و سال هاى رفته خداحافظى کردى و تمام.
“وریای عزیزم اینست بهاى حضورمان در روزهاى سر تا پا مجازى و ما در این حقیقت غوطه وریم. مى دانم از پس روزهاى بدون عشق برآمدن طاقت فرساست. اما هر کاری برای وریای این سرزمین بسان معنی نامت به بهترین شکل به سرانجام خواهد رسید. نگاه پر از غرورت را به مانند کوههای استوار این سرزمین در تمام لحظههای با هم بودن حس کردم. برخیز تا این لحظهها را حایل کنیم میان زندگى و صورتهای پر مهر رادین و بارین که از نبودن هایت خسته اند و آغوش گرم پدرى را جستجو مى کنند که زاده شهریست که مردمانش هنوز قوى و راست قامتان تاریخ اند، بى رحمىها را کنار مى زنند و پس از سالها هنوز هم با نامردىها مى جنگند و خم نمى شوند.
اجازه نمى دهم این روزها در آسمانت کلاغ هاى سیاه پرواز کنند. بچه هایمان و تو هدیه اى هستند از همان آسمان. اینک وقت آن رسیده چهار نفرى در کنار هم در دنیاى واقعى خودمان نفس بکشیم و از صداى خنده هایشان قندها در دلمان آب شود مانند نامت دوباره متولد شو و سلام کن به دنیای پر هیاهوی سخت و طاقت فرسای بدون فوتبال.”