یادداشت روژمان – مبارزات کارگری و انقلاب مردم ایران
بعضی کج اندیشان نوشته و گفته اند که گویا مبارزات کارگران شاغل صنفی است و ارتباطی به انقلاب آزادیخواهانه، برابری طلبانه و عدالت خواهانه مردم ایران ندارد. استدلال مقابل آنها اینست.
1- کارگران مبارز و اعتصابی گذشته از اینکه مثلا به عنوان والدین و اساسا مشاور اکثر جوانانی که در میدان مبارزه هستند به طور غیر مستقیم در انقلاب شرکت دارند خودشان نیز در هر مبارزه به اصطلاح صنفی مستقیما در انقلاب شرکت کرده اند. زیر در هر مبارزه فورا با عکس العمل هائی از جانب نیروهای دولتی نظیر استاندار، فرماندار و یا نیروهای سرکوب نظیر حراستی ها و نیروهای ویژه روبرو شده و فعالین حتی به زندان رفته و مبارزات سیاسی شده است. به این معنی در ایرانِ تحت حاکمیت جمهوری اسلامی مبارزه صنفی کارگری نداریم.
2- کارگران از طریق تشکل هایشان در بیانیه های متعدد مستقیما از انقلاب کنونی دفاع کرده اند. برای نمونه شورای سازماندهی اعتراضات کارگران نفت در بیانیه ای در ارتباط با اوضاع خطیر جاری که در 22 دیماه 1401 برابر با 12 ژانویه 2023 منتشر کردند، چنین نوشت:
“مهسا امینی این دختر جوانی که هزار آرزو داشت فقط و فقط بخاطر حجاب دستگیر شد و به قتل رسید. زنان بسیاری به همین جرم جانشان را از دست داده اند و زندگی شان به خطر افتاده، زندانی شده و هم اکنون در بازداشت بسر میبرند. اینهمه ستم و تبعیض و جنایت علیه زن را باید پایان داد و اینها همه دردهای مشترک ما مردمی است که به خیابان آمدیم و همه دردهایمان را و شعار زن، زندگی، آزادی را فریاد زدیم و این جنبشی است که سر باز ایستادن ندارد. ما برده نیستیم که هر روزه شاهد اعمال قدرت و اراده از بالای سر خود بر کارمان و بر منش و روش زندگی مان باشیم. ما به معنای واقعی کلمه آزادی و رفاه و آسایش میخواهیم. راه خلاصی از این وضعیت اتحاد و همبستگی و یکی شدن ما مردم است.”
3- بعد از اینکه انقلابیون تاکتیک های رویارویی مستقیم خیابانی با نیروهای سرکوبگر رژیم را به طرز خردمندانه ای تغییر دادند جنبش کارگری، شامل مبارزات بازنشستگان و معلمین، با خواست های تعرضی تر و اظهار نظرهای رادیکالتر دوباره میداندار شد. برای نمونه کارگران رسمی نفت که ده سال از طریق نامه نگاری و توسل به مقامات برای احقاق حق خویش کوشیده بودند، این بار در چند اکسیون با اعتصابات و اعتراضات شجاعانه در مقابل شرکت نفت عرض اندام کردند. آنها در فراخوان خود به اعتصاب و گردهمائی در 27 دیماه چنین نوشتند:
“اکنون زمان آن رسیده است که ریشه دروغگویی هایتان را بر آب بی آبرویی تان شناور سازیم، ۲۷ دی ماه روز پایان است، چشم به راه سیل بنیان کن دلاور مردان صنعت نفت باشید، تا کنون با جان دل هرآنچه را داشتیم، بی رنگ و ریا برای تولیدی گذاشتیم که سودش در جیب شما، سفره های خالی، آلودگی، بیماری و روانهای آشفته اش برای ما و خانواده های ما بود، بازی به نوبت. دیگر به هیچکس پاسخگو نخواهیم بود.”
جنبش کارگری همیشه مستقل از دولت مانده و نسبت به شوراهای دولت ساخته اسلامی نقد عمیق داشت و هرگز اسیر جنبش اصلاحات هم نشد و این نقطه قوت به آنها اجازه داد در همان روزهای شروع انقلاب در مهرماه از انقلاب “زن، زندگی، آزادی” دفاع کنند.
به اتکا به این فاکت ها می توان بدرستی و با صراحت نوشت که انقلاب در کنار تغییر تاکتیک های عاقلانه در رویاروئی های خیابانی در میدان های دیگر مبارزاتی نظیر مبارزات کارگری به رشد خود ادامه داده و مبارزات سیاسی – طبقاتی در درون مبارزه همگانی را تقویت کرده است. بنابراین ادعای رژیم که انقلاب را سرکوب کرده و یا داعیه اصلاح طلبان که گویا آتش به زیر خاکستر رفته ادعا هائی پوچ و بی اساس می باشد. شعله های آتش انقلاب همچنان فروزان بوده و فروزان تر هم خواهد شد.