یادداشت روژمان – همایش حمایت از منشور مطالبات حداقلی 20 تشکل مستقل مدنی (بخش چهارم و پایانی)

یادداشت روژمان – همایش حمایت از منشور مطالبات حداقلی 20 تشکل مستقل مدنی (بخش چهارم و پایانی)

حمایت از منشور مطالبات حداقلی 20 تشکل مستقل مدنی

گذشته از تشکل ها فعالین سیاسی هم ضمن حمایت از منشور، نکات مفیدی در جهت تکمیل آنرا مطرح کرده اند.
محمد حاجی نیا در مقاله تحت عنوان “منشور بیست تشکل و مسئله دولت آینده” نکات مفیدی را اینگونه آغاز می کند:
“نیروی جنبش توده‌ای «زن، زندگی، آزادی» موانع ذهنی بسیاری را کنار زد و امکان اندیشیدن به دولتی غیر از بنیادگرایی اسلامی حاکم را فراهم آورد. به یمن همین مبارزات توده‌ای بود که گروه‌ها و تشکلاتی در ایران خواست‌ها و مطالباتی را در مورد گروه‌های مختلف اجتماعی طرح کردند. در این بین «منشور مطالبات حداقلی تشکل‌های مستقل صنفی و مدنی ایران» بیش از سایر منشورها مورد توجه و استقبال نیروهای مترقی و چپ قرار گرفت.”
نویسنده کمی پائین تر یادآور میشود کمونیست ها:
“از مارکس آموخته‌اند که ولو در مقابل درخشان‌ترین و خیره‌کننده‌ترین پیشروی توده‌ها (کمون پاریس به‌عنوان طلیعه¬‌ی سوسیالیسم) نیز سلاح نقد را پشت سپر دفاع و ستایش از آن پنهان نکنند.”
حاجی نیا انتشار منشور را گامی مثبت خوانده، “بیش از هر چیز ازاین‌جهت که فرصت بحث و تبادل‌نظری را فراهم می‌کند که ممکن است (نه الزاماً) به ارتقای فضای ذهنی یاری رساند.”
نویسنده پس از این توضیحات در نقد این نکته ی آمده در منشور «رهایی مردم از همه¬‌ی اشکال ستم و تبعیض و استثمار و … دیکتاتوری» می نویسد:
“اگر ساختار پایه‌ای استثمار طبقاتی سرمایه‌دارانه، استیلای قانون ارزش و روابط مزدی، حفظ شود، سخن گفتن از «رهایی مردم از همه¬‌ی اشکال ستم و تبعیض و استثمار و … دیکتاتوری» به‌صورت عینی بی‌معناست”.
او می پرسد که “منشور 20 تشکل” از طرح مطالبات حداقل چه هدفی دارد و خود با نقل جمله ای از منشور اینطور جواب می دهد:
“«برخورداری از یک زندگی شاد و آزاد و مرفه» (منشور). خواست‌های برحقی است، اما واقعیت این است که نظم شیوه‌¬ی تولید سرمایه‌داری نه هدفش ایجاد رفاه است و نه اساساً می‌تواند رفاه را برای اکثریت مردم برآورده کند. اما در شرایطی می‌تواند رفاه را برای بخش‌هایی از مردم فراهم کند. پرسش: تحت چه شرایطی و به چه قیمتی؟”
و چند پاراگراف پائین تر می نویسد:
“رفاه کشورهای امپریالیستی بدون بهره‌وری و سوددهی بالای انحصاراتشان ممکن نخواهد بود.”
باید اضافه کرد که آن سطح از رفاه بدون مبارزات طبقه کارگر نیز ممکن نمی بود. چنانکه با تضعیف تشکل های کارگری و حرکت به راست سوسیال دموکرات ها همان حقوق دموکراتیک و معیشتی بدرجات زیادی پس گرفته شده است.

خانم فرزانه راجی، فعال سیاسی، نیز در مقاله ای که به تاریخ 30 بهمن 1401 تحت عنوان “بیائید دموکراسی را زندگی کنیم” انتقاداتی را مطرح کرده و نوشته:
“به‌رغم نقاط ضعفی که «منشور حداقل مطالبات» در زمینه‌های مختلف دارد، اهمیت خود منشور و به‌ویژه زمانبندی مناسب آن را نباید نادیده گرفت. ولی تلقی آن به‌عنوان سندی قطعی، همه‌شمول و دربردارنده‌ی خواست‌های تمامی نیروهای موجود در جنبش نادرست و غیرواقعی است. اما این منشور را می‌توان به‌عنوان یک پیش‌نویس در میان گروه‌ها، نیروها و افراد شرکت کننده و حامی جنبش به بحث گذاشت و در فضایی دموکراتیک و واقعی به سندی تاریخی و برآیند خواست تمامی نیروهای درگیر و حامی جنبش تبدیل کرد.”
در همین راستا و برای بحث و تبادل نظر همایشی برای 22 آوریل در شهر کلنِ آلمان سازمان داده شده که مورد استقبال بی سابقه ای قرار گرفته است. خود این گردهمائی بدون انقلاب ژینا و انتشار منشور مذکور ممکن نمی بود. بنابراین باید آنرا به فال نیک گرفت و در پخش دستآورد هایش کوشید.

Related posts