۲۵ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان
این روز برای یادبود و گرامیداشت خواهران میرابل است که به دست رژیم دیکتاتور دومینیکن به قتل رسیدند. این روز در حافظه تاریخی جهان نگاه داشته شده تا خشونت علیه زنان را یادآوری و محکوم کند.
در ایران این روز مصادف است با ۴ آذر یعنی ۳ ماه پس از قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی، سارینا اسماعیلزاده، نیکا شاکرمی، اسرا پناهی، حدیث نجفی، فرشته احمدی، شیرین علیزاده و بسیاری از زنان دیگر. متاسفانه این ماشین کشتار هنوز هم متوقف نشده و همچنان جان زنان و مردان و کودکان را میگیرد.
مرگ دلخراش مهسا امینی به دست پلیس گشت ارشاد چونان شعلهای بود که خشونتهای عریان را آشکار و آنگاه به آتشی بدل کرد. زنان سالهاست پدیدههای دهشتناکی چون زنکشی و قتلهای ناموسی، کودک همسری، حجاب اجباری و خشونت گشت ارشاد جنایتکار، ممنوعیت استفاده از وسایل پیشگیری و سقط جنين و بسیاری از تبعیضات ناعادلانه دیگر را با گوشت و پوست خود لمس و تجربه کردهاند. حقوق سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و قضایی برابر آشکارا از زنان دریغ میشود و همین بیعدالتیها سالهاست زنان را به کنشگران جدی عرصهی اجتماعی، سیاسی و مدنی بدل کرده است.
نیک میدانیم ستم بر زنان ریشهای هزاران ساله دارد اما آنچه که در این چهل و اندی سال رخ داد بهطور نظاممند و به خشنترین شکل، زنان را مورد هجوم قرار داده و اشکال ستم چه در عرصهی خصوصی و از سوی فرهنگ مردسالار و چه در عرصهی عمومی، بهطور مستمر پیکر زنان را زیر ضرب قرار داده است و نمونهی مرگبار آن را در این دو ماه اخیر شاهیدم که چطور زنان پیشگام در مبارزه و عصیان به خاک و خون افتادهاند.
در این جنبش شکوه همبستگی همه ستمدیدگان این سرزمین به چشم میخورد؛ هر جا خونی بر زمین میریزد روز دیگر فریاد دادخواهی به نام آن جانباخته از جای دیگری از این سرزمین به گوش میرسد. فریاد ژینا، حدیث، نیکا و تمام دختران از گوشه گوشهی کشور شنیده میشود و این را میتوان طلیعهی دوران نوینی دانست که خشونت بر ضد زنان حساسیت همگانی را برانگیخته و جامعه مانع از اعمال خشونت علیه زنان میشود. امروز آن کلیشهها و قالبهای منفور گذشته در حال نابودی است همان کلیشهای که زن مناطق محروم را نمیبیند و او را از تاریخ و جغرافیا حذف کرده است؛ زن بلوچ، زن کرد، زنان در هر نقطهی دور افتادهای حضور شجاعانهی خود را آشکار و ثابت کردهاند.
میدانیم که در این روزهای پرالتهاب جوانان در عرصهی خیابان با شجاعت و ازخودگذشتگی تمامعیار ظاهر شدهاند و دانشجویان پیوند توامان مبارزه و دانش را استوار و محکم و امید مردم را دو چندان کردهاند و در تمامی این لحظات، زنان حضوری مستمر و جدی و پررنگ داشتهاند.
بیشک خواستههای کنونی جنبش به لغو حجاب اجباری محدود نمیشود و مطالباتی که در همهی این سالها مغفول مانده، علت حضور عموم مردم خصوصا زنان در خیابان است؛ مطالباتی که کیفیت زندگی را اساسا تغییر میدهند:
لغو حجاب اجباری و کنترل زنان بر بدنشان، آموزش و بهداشت رایگان، رفاه نسبی طبق استانداردهای جهانی برای عموم مردم، محو هرگونه ستم طبقاتی، جنسیتی، قومی و…، ایجاد اشتغال و هر آن چه ادامه زیست زنان و مردان را با شأن و منزلت انسانی میسر سازد.
و در راس تمامی این مطالبات جدایی دین از دولت و خلع ید از نظام سرمایهسالاری است که همه چیز را به کالا تبدیل کرده و از تمامی سنتهای ناپسند، کهنه و عقب مانده به نفع خود بهرهبرداری میکند.
اتحاد بازنشستگان